عوامل مؤثر بر رکود بازار صنعت کفش ایران
09 شهریور 1404

نگاهی به نقش تولیدکنندگان و الزامات سیاستگذاری حاکمان
صنعت کفش ایران با قدمتی دیرینه همواره سهم قابلتوجهی در تأمین نیاز بازار داخلی و اشتغالزایی ایفا کرده است. با این حال تغییرات سریع اقتصادی، تحولات تکنولوژیک و چالشهای ساختاری سبب شدهاند تا تولیدکنندگان با رکودی کمسابقه روبرو شوند. در این میان تحلیل دقیق و واقعگرایانه از عوامل مؤثر بر رکود پیششرطی برای یافتن راهکارهای عملیاتی و تدوین سیاستهای اثربخش است. در این یادداشت با دستهبندی عوامل در دو گروه «درونی صنعت» و «بیرونی صنعت» به بررسی علمی و موشکافانه آنها میپردازیم و بر اساس شواهد موجود پیشنهادهایی کاربردی برای رفع چالشها ارائه می گردد.
عوامل درونی
رقابت ناصحیح قیمتی بین تولیدکنندگان:
رقابت قیمتی بیپایه یکی از مخربترین پدیدههای بازار کفش در ایران است. تولیدکنندگان با هدف افزایش فروش بدون توجه به کیفیت یا هزینههای بلندمدت اقدام به کاهش قیمت میکنند. این روند منجر به افت کیفیت، بیاعتمادی مصرفکننده، و فرسودگی برندها شده است. مشابه این وضعیت در برخی بازارهای منطقهای هند نیز مشاهده شده، جایی که تولیدکنندگان کوچک برای بقا، کیفیت را قربانی رقابت قیمتی کردند و نهایتاً از بازار حذف شدند.
نبود برندینگ و بازاریابی حرفهای:
اکثر تولیدکنندگان ایرانی فاقد استراتژی برندینگ هستند و فعالیت بازاریابی آنان به حضور در نمایشگاهها یا فروش سنتی محدود میشود. این ضعف باعث شده نتوانند در بازارهای داخلی تمایز ایجاد کنند یا در بازارهای صادراتی جایگاه بگیرند. نمونه موفق خارجی در این زمینه برند «Clarks» بریتانیاست که با تمرکز بر هویت برند توانست از یک تولیدکننده محلی به برند جهانی بدل شود.
عدم نوآوری در طراحی و مشکل کپیکاری:
نبود حمایت قانونی از مالکیت فکری و اجرای ضعیف قوانین کپیرایت باعث شده ایدههای نو بهسرعت کپی شوند. در نتیجه نوآوران انگیزهای برای سرمایهگذاری روی طراحی ندارند. در کشوری مانند ایتالیا هر طرح جدید تا 25 سال مشمول حفاظت حقوقی است، که باعث رشد صنعت طراحی در کفش شده است.
وابستگی به واسطههای غیرمولد:
زنجیرههای توزیع سنتی همچنان در بازار ایران غالباند، واسطههایی که ارزش افزوده ایجاد نمیکنند اما باعث افزایش قیمت تمامشده میشوند و موجب میشوند که تولیدکننده سود کمتری ببرد و مشتری قیمت بالاتری بپردازد.
فقدان سیستمهای هوشمند مدیریت تولید و فروش:
اکثر واحدهای تولیدی فاقد ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتریان، سیستم حسابداری یکپارچه، تحلیل بازار، و برنامهریزی تولید هستند. این ضعف تصمیمگیریها را شهودی و غیردقیق کرده است و مانع پاسخدهی سریع به تغییرات بازار میشود.
عوامل بیرونی
کاهش قدرت خرید مصرفکننده:
نرخ تورم دو رقمی، افزایش هزینههای معیشتی و کاهش ارزش پول ملی باعث شده مصرفکنندگان، خرید کفش را به حداقل ممکن تقلیل دهند. دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد که سهم پوشاک و کفش از سبد هزینه خانوار طی دهه گذشته بهطور پیوسته کاهش یافته است.
قاچاق کالا:
ورود کفشهای خارجی با قیمت نازل و بدون پرداخت گمرک و مالیات تعادل بازار داخلی را به هم زده است. برآوردها نشان میدهد که سالانه میلیونها جفت کفش بهصورت قاچاق وارد کشور میشود. این حجم از ورود غیررسمی بازار رقابت سالم را مختل کرده است.
نوسانات ارزی و تأمین مواد اولیه:
وابستگی به واردات برخی مواد اولیه، چسب و قالبها باعث شده هزینه تولید تابع نرخ ارز باشد. در غیاب سیاستهای تثبیت اقتصادی، نوسانات قیمت دلار باعث ناپایداری زنجیره تولید شده است.
نبود سیاست حمایتی اثربخش از سوی دولت:
حمایتهای دولتی اغلب محدود به وعدههای رسانهای یا تسهیلات بانکی ناکارآمد بوده است. تولیدکنندگان برای صادرات، تأمین مواد اولیه، یا بیمه کارگران با موانع جدی مواجهاند. در مقایسه، برخی کشورهای خارجی بهصورت هدفمند با پرداخت یارانه صادراتی و حضور گسترده در نمایشگاههای بینالمللی، صنایع کوچک خود را جهانی کردهاند.
صنعت کفش ایران با مجموعهای از عوامل ساختاری، اقتصادی، و مدیریتی درگیر است که باعث رکود در بازار شدهاند. مهمترین این عوامل، کاهش قدرت خرید، قاچاق کالا رقابت ناصحیح داخلی و ضعف زیرساختهای مدیریتی است به نظر میرسد اگر اقدام سریع، منسجم و هماهنگ از سوی بازیگران مختلف این صنعت صورت نگیرد تضعیف بیشتر تولید داخلی و وابستگی به واردات محتمل خواهد بود.
توصیهها و راهکارها
تولیدکنندگان باید از رقابت صرفاً قیمتی فاصله بگیرند و بهسوی تولید ارزشمحور با تأکید بر کیفیت، طراحی و خدمات حرکت کنند. سرمایهگذاری در برندینگ و بازاریابی حرفهای بهویژه دیجیتال مارکتینگ در قالب B2B و B2C امیری ضروری است تا در بازار داخلی و صادراتی متمایز شوند. بهرهگیری از فناوریهای مدیریتی مانند ERP و CRM، کاهش وابستگی به واسطههای غیرمولد از طریق پلتفرمها و توسعه همکاری با طراحان داخلی برای خلق مدلهای انحصاری از جمله راهکارهای پیشنهادی برای ارتقای رقابتپذیری هستند.
همچنین انجمنها و تشکلهای صنفی نیز با ورود هدفمند به موضوعاتی همچون مبارزه با قاچاق و ایجاد سازوکار مؤثر برای کنترل واردات غیررسمی، اصلاح نظام رفع تعهد ارزی و همچنین حمایت از صادرات با ارائه مشوقها، اصلاح و اجرای مؤثر قوانین مالکیت فکری در طراحی صنعتی و تقویت حضور برندهای ایرانی در نمایشگاههای تخصصی داخلی و بینالمللی باید در دستور کار قرار گیرد.
در نهایت تدوین یک سند راهبردی ملی برای توسعه صنعت کفش با مشارکت انجمنها و تشکلهای موثر در امر تولید، فروش و صادرات امری ضروری است تا این صنعت از وضعیت کنونی به سوی رشد پایدار حرکت کند.
صنعت کفش ایران ظرفیتهای بالقوه زیادی برای رشد و توسعه دارد. اما تحقق این ظرفیتها نیازمند اصلاحات ساختاری در سطح بنگاه، ایجاد زیرساختهای حمایتی توسط حاکمیت، و انسجام انجمنهای تخصصی در پیگیری مطالبات قانونی و اقتصادی است. تنها از این مسیر میتوان امید داشت که این صنعت دوباره به جایگاه شایسته خود در بازار داخلی و بینالمللی بازگردد.